مدیریت گاو شیری از مرحله قبل از زایمان تا پس از زایمان
مدیریت گاو شیری که در مرحله شروع دوره شیردهی قرار می گیرد، دستخوش چندین تغییر متابولیکی و هورمونی کلیدی می شود. میزان موفقیت در انتقال گاوهای خشک به دوره شیردهی به مقدار زیادی به چگونگی تغذیه گاوها در دوره خشکی و نحوه مراقبت از آنها بستگی دارد.
ماده شدن گاو شیری برای شروع یک دوره شیردهی سالم و ثمربخش از هفته های قبل از زایمان صورت می گیرد.
مدیریت گاو شیری که در مرحله شروع دوره شیردهی قرار می گیرد، دستخوش چندین تغییر متابولیکی و هورمونی کلیدی می شود. میزان موفقیت در انتقال گاوهای خشک به دوره شیردهی به مقدار زیادی به چگونگی تغذیه گاوها در دوره خشکی و نحوه مراقبت از آنها بستگی دارد. نمره شرایط بدنی در زمان خشک کردن گاو شیری نیز می تواند دارای اثر زیادی بر متابولیسم گاوهای تازه زا باشد. قبل از زایمان بایستی سه عملکرد فیزیولوژیک گاو حفظ شود:
- تطابق دادن شکمبه به جیره ای با تراکم انرژی بالاتر
- حفظ وضعیت طبیعی کلسیم (محدود کردن کمبود کلسیم)
- حفظ یک سامانه قوی ایمنی در بدن گاو
همچنین سه جنبه محیط فیزیکی مدیریت گاو شیری که باید به خوبی رعایت شوند:
- تأمین آسایش و محل استراحت کافی
- تأمین فضای کافی آخور
- تأمین میزان آب کافی و تمیز
گاوداران مبالغ زیادی صرف تجهیزات گاوداری می کنند که عمدتا برای طراحی قسمت شیردوشی و طراحی بهاربندهای گاوهای شیرده هزینه می شود ولی هنوز، گاوهای خشک و گاوهای انتظارزایش، اغلب ضعیف ترین بخش مدیریت گاو شیری را در گله ها به خود اختصاص می دهند. براساس داده های مرکز رکوردگیری و اصلاح نژاد آمریکا (DHIA)، گاوهای شیرده در طی ۱۰۰ روز اول شیردهی خود بیشترین سوددهی را دارند و ۵۰ درصد کل شیر خود را تولید می کنند. به دلایل مختلف در ۶۰ روز اول دوره شیردهی میزان ۲۵ درصد از گاوها گله را ترک می کنند. به عبارت دیگر، در مقطع زمانی که گاوها دارای بیشترین منفعت مالی هستند، از هر ۴ رأس گاو شیری ۱ رأس از گله حذف می شود.
بیشترین حذف گاوها به علل متابولیکی است که منجر به افت شیر می شوند. بیشترین چالش های متابولیکی و بیماری هائی که در گاوهای تازه زا اتفاق می افتد به مصرف جیره هائی مربوط می شود که خیلی ضعیف به خصوص از نظر تأمین انرژی متوازن شده است.
چندین مشکل متابولیکی پرهزینه گاو شیری، مانند کتوز و کبد چرب، جابه جایی شیردان، تب شیر، جفت ماندگی، متریت و ورم پستان به طور تنگاتنگی به تغذیه و آسایش گاو گره خورده اند.
تطابق شکمبه گاو شیری در طی هفته های منتهی به زایمان بسیار بحث انگیز بوده و مهم ترین عامل مدیریت گاو شیری در حفظ توازن انرژی برای زمان زایمان است.
برای ادامه تکامل جنین، ساخت و تولید شیر، انرژی زیادی مورد نیاز است. شکمبه ای که برای چندین هفته در طول دوره خشکی تعطیل بوده است، بایستی پرزهای خود را برای تولید اسیدهای چرب فرار (VFA) توسعه دهد که پیش سازهائی برای ساخت گلوکز در کبد هستند.
مصرف خوراک، فعالیت شکمبه در گاو شیری را به کار می اندازد
هرچه مصرف خوراک زیادتر می گردد، فعالیت شکمبه بیشتر می شود. برخلاف گاوهای خشک که نیاز به تراکم انرژی مشابه گاوهای شیرده ندارند، گاوهای تازه زا بایستی علوفه های با کیفیت بالا، به همراه مواد نشاسته دار و سایر کربوهیدرات ها در جیره خود دریافت کنند تا بتوانند رشد میکروب های شکمبه آنها را تحریک کنند.
در غیاب جمعیت ناکافی میکروبی در شکمبه، هم تخمیر خوراک و هم تولید VFA در شکمبه تضعیف می شود که سبب محدودیت تأمین انرژی مورد نیاز گاوهای تازه زا می گردد. کاهش مصرف خوراک در هفته آخر آبستنی در کنار نیاز مبرم به انرژی، گاوها را به سمت وضعیت توازن منفی انرژی در چند هفته اول زایش می برد.
در جایگاه گاوهای خشک، گاوها بایستی به آسانی به خوراک و آب دسترسی داشته باشند. تراکم بیش از حد دام در گروه گاوهای خشک که سبب محدودیت دسترسی به خوراک و آب می شود، یک چالش معمول در بسیاری از گاوداری هاست. میزان فضای توصیه شده در بهاربند گاوهای آبستن ۲۸ مترمربع به ازای هر رأس می باشد. فری استال هائی که برای گاوهای انتظار زایش با ابعاد کوچکتر ساخته می شود نیز مسئله ساز هستند.
فضای طولی آخور مورد نیاز به ازای هر رأس گاو خشک بین ۶۰ تا ۷۵ سانتیمتر توصیه شده است. باکس های زایش دارای مقیدکننده بایستی دارای یک خروجی برای هر گاو خشک باشد. مطالعات نشان داده اند که تراکم دام بیش از ۹۰ درصد ظرفیت فضای بهاربند، منجر به کاهش مصرف خوراک روزانه دام و تولید ۳ لیتر شیر کمتر در روز در دوره شیردهی بعدی می شود که نشان دهنده آن است که شکمبه به طور کامل آمادگی زایش را نداشته است.
آمیخته کردن تلیسه های خشک و گاوهای خشک بالغ، سبب می شود که تلیسه ها عملکرد خوبی را به طور کامل نشان ندهند و بدین لحاظ توصیه می شود که تلیسه ها جدا از گاوهای بالغ در جایگاه انتظارزایش نگهداری شوند. از آنجا که گاوها موجوداتی اجتماعی هستند، نباید مدت زیادی در جایگاه زایشگاه محبوس شوند.
گاوهای انتظارزایشی که با عدم مصرف خوراک کافی مواجه می شوند. استعداد بالقوه ای برای ابتلا به چالش های متابولیکی مانند کبد چرب، کتوز، تب شیر و جابه جایی شیردان خواهند داشت.
گاوهائی که از نظر ژنتیکی ظرفیت سطح تولید شیر بالائی را در شروع شیردهی دارند، به سرعت ذخایر چربی خود را فراخوان کرده تا بتوانند نیاز انرژی بدن خود را تأمین کنند، زیرا شکمبه نمی تواند مقدار کافی از انرژی را از طریق هضم خوراک برای آنها تأمین کند. کبد گاو دارای ظرفیت محدودی برای متابولیسم چربی است و گاو خیلی زود از بیماری کبد چرب آسیب می بیند و در نتیجه منجر به کتوز خواهد شد. اثر آبشاری نتایج آن چنان ادامه می یابد که منجر به مریض شدن گاو می شود، خوراک نمی خورد و شکمبه، خالی می شود و وضعیت انرژی بدن گاو رو به افول می گذارد و سبب تجزیه اضافی چربی (لیپولیز) در کبد گاو می شود. هنگامی که گاو در زمان زایمان، سالم و شکمبه آن فعال باشد قادر به افزایش مصرف خوراک بوده و وابستگی اش به ذخایر چربی بدن کم است و امکان کمتری برای مبتلا شدن به کتوز و جابه جائی شیردان خواهد داشت. هنگامی که کبد از متابولیسم چربی آزاد می شود. فعالیت خود را بر سنتز گلوکز برای حفظ سلامتی و تولید شیر، متمرکز می کند.
در مدیریت گاو شیری، توصیه های کلی برای جیره گاو قبل از زایش عبارتند از:
- مصرف روزانه خوراک بر حسب ماده خشک ۱۱٫۳ تا ۱۴ کیلوگرم
- تأمین روزانه ۱٫۴۵ تا ۱٫۵۵ مگاکالری انرژی خالص شیردهی
- مصرف ۱۳ تا ۱۵ درصد پروتئین خام
- دریافت ۱۱۰۰ تا ۱۳۰۰ گرم پروتئین قابل متابولیسم در روز
- دریافت NDF علوفه ای بیش از ۱۹ درصد ماده خشک جیره
- دریافت ۱۲ تا ۲۰ درصد ماده خشک نشاسته
گاوهائی که خیلی چاق وارد گروه گاوهای خشک می شوند، در زمان زایمان خود به شدت در معرض چالش های متابولیکی قرار می گیرند. گاوهای چاق پس از زایمان خوراک کمتری مصرف خواهند کرد که راه را برای بروز بیماری کبد چرب آنها هموار می کند. اگرچه، ذخایر چربی بیشتری در بدن گاو چاق برای جابه جا شدن وجود دارد ولی کبد یک گاو چاق نمی تواند بیشتر از یک گاو لاغر متابولیسم چربی داشته باشد. همچنین یک گاو چاق به خاطر نمره وضعیت بدنی خود گرسنه نمی شود و انتظار نمی رود که سالم بماند. قبل از خشک کردن گاو بایستی جیره گاوها طوری متوازن شود که گاوهای با نمره بدنی بالا وارد دوره خشکی نشوند.
در مدیریت گاو شیری به خاطر داشته باشید که همیشه خطر بروز تب شیر وجود دارد
چالش بزرگ متابولیکی دیگر برای گاوهای تازه زا، بیماری تب شیر (کمبود کلسیم) است. این موضوع ثابت شده است که ۵۰ درصد گاوها که به زایمان نزدیک می شوند مبتلا به تب شیر بالینی هستند. احتیاجات غذایی گاو به کلسیم در زمان زایمان به علت هم تولید شیر و هم نیاز به فعالیت ماهیچه ای بدن به شدت افزایش می یابد. کلسیم نقش بسیار تعیین کننده ای در نشخوار، فرآیند زایمان و پس از زایمان و بازگشت رحم (in volution) به وضعیت اولیه بازی می کند.
یک جیره ای که از نظر کلسیم، پتاسیم و سدیم به خوبی متوازن شده باشد، در زمانی که گاو بیشترین نیاز را به آن دارد به فراخوان کلسیم بدن او کمک خواهد کرد. جیره گاوهای انتظارزایش بایستی تمرکز خود را بر مصرف علوفه های حاوی پتاسیم بگذارند که خیلی دارای خواص کاتیونی زیاد است و سبب جلوگیری از جذب کلسیم می شود.
به علاوه متوازن کردن جیره گاوهای انتظارزایش با استفاده از نمک های آنیونی (برای توازن DCAD) تداخل های قوی کاتیون های پتاسیم و سدیم را کاهش می دهد. در چند هفته آخر آبستنی، مصرف نمک بایستی کاهش یابد و یا از جیره گاوها حذف گردد تا سطح کلی کاتیون ها کاهش یابد.
توصیه هائی که برای کاهش کمبود کلسیم (هایپوکلسیمی) تحت مدیریت گاو شیری می توان ارائه کرد عبارتند از:
- علوفه ها و خوراک های حاوی پتاسیم کم را تغذیه کنید
- توازن کاتیون – آنیون (DCAD) جیره را با هدف کمتر از ۱۰+ میلی اکی والان در ۱۰۰ گرم ماده خشک (در جیره های غیرآنیونیک) در نظر بگیرید.
- وقتی از نمک های آنیونی برای متوازن کردن DCAD جیره استفاده می کنید، هدف را ۱۰- تا ۱۵- میلی اکی والان در ۱۰۰ گرم ماده خشک در نظر بگیرید.
- به طور منظم PH ادرار گاوها را در جیره های آنیونی (با هدف ۵٫۵ تا ۶) مورد آزمایش قرار دهید و بازده کار را به طور هفتگی رصد و پایش کنید.
- سطح منیزیم جیره را به ۰٫۴۵ درصد ماده خشک مصرفی جیره برسانید.
- میزان مصرف کلسیم جیره را به سطح ۱٫۳ تا ۱٫۵ درصد ماده خشک برسانید.
صرف نظر از اینکه مدیریت گاو شیری چگونه بوده است، برای گاوهای مدرن امروزی، در زمان زایمان، هم وضعیت انرژی و هم وضعیت پروتئینی در شرایط موازنه منفی خواهد بود (به لحاظ سطح تولید بالا). در روزهای قبل از زایمان، مصرف خوراک گاو ها به سطح خیلی محدودی کاهش یافته و یا به طور کامل متوقف می شد و در اولین روز پس از زایمان، مصرف خوراک با توقف مواجه می شود. این شرایط می طلبد که اجزای جیره این گاو و مصرف خوراکش در ۳ هفته قبل از زایمان در راستای تطابق شکمبه و حفظ چالش های متابولیکی به خوبی مدیریت شود.
وقتی گاوها تحت تأثیر چالش های متابولیکی قرار می گیرند، سامانه ایمنی آنها به سرعت تضعیف می شود. همچنین وضعیت انرژی گاو می تواند بر سامانه ایمنی گاو و قدرت او در مقابله با عفونت ها اثرگذار باشد. جیره گاوهای خشکی که از نظر انرژی، پروتئین، ویتامین، مواد معدنی و یا علوفه باکیفیت بالا متوازن شده باشد، به آماده سازی یک سامانه ایمنی قوی کمک زیادی می کند.
زمان خارج شدن گاو شیری از وضعیت توازن منفی انرژی و برگشت به وضعیت مثبت بستگی زیادی دارد به اینکه عملکرد شکمبه او در زمان زایمان چگونه بوده است. یک شکمبه سالم و سامانه ایمنی قوی به گاو کمک می کند که ماده خشک بیشتری را مصرف کرده و احتیاجات غذائی خود را همگام با افزایش تولید خود تأمین کند.
زیان های اقتصادی ناشی از مدیریت ضعیف گاوهای خشک به خوبی مستند شده است. گاوها حداکثر ظرفیت ژنتیکی خود را نشان نمی دهند و درآمد شیر کاهش می یابد. جیره ها را در دوره پیش از زایمان گاو طوری متوازن کنید که گاوها پس از زایمان آمادگی حداکثر تولید شیر را داشته باشند.